داستان های عشقی

عشق یعنی باتمام وجود بهش بگی دوست دارم ولی اون بهت بخنده

عشق اول اسمش با خودشه چون عشق اولته اولین تجربه تو سنی که احساساتت تو اوج خودشه رخ میده به خاطر همین خیلی بار سنگینی داره ولی چند سال بعد فراموش میشه باور کنید فراموش میشه منم عشق اول داشتم خیلی دوسش داشتم خیلی خیلی ولی بازم فراموش شده ولی هیچ تضمینی نیست که اونم به فکرتون باشه هیچ معلوم نیست که اون الان با یکی دیگه دوس نشده باشه شاید بهونه بیاره که به خاطر فراموش کردن شما باشه ولی اینا بهونس اگه کسیو واقعا دوس داشته باشی بهش خیانت نمیکنی 
شاید یخیلی دردناکه ولی حقیقته که کسی که عاشقشی به طور مسخره ای ترکت میکنه باید بهش بی محبت بشی تا شاید برگرده به این میگن قانون سایه ها یعنی وقتی تو میری سایت دنبالته وقتی تو میری دنبال سایت سایت ازت فراز میکنه 
ولی عشق این جوری به درد نمیخوره خیلیا ادعا میکنن که این جوری نیستن ولی بعدش میفهمی دروغ گفتن اصلا دوستی خیابونی به درد نمیخوره همه به فکر خودشونم میخوان یه جورایی احتیاجشونو برطرف کنن بعد ولت کنن

+نوشته شده در دو شنبه 21 مرداد 1392برچسب:,ساعت19:21توسط محسن فضل الهی | |

 

نغمه ریزید غیاب مه نو آخر شد

باده خرم عید است که در ساغر شد

روز عید است ، سوی میکده آیید به شکر

که ببخشند هر آنکس که در این دفتر شد . . .

عید سعید فطر بر شما مبارک

.

.

.

اس ام اس عید فطر

عید فطر ضیافتی است برای پایان این میهمانی

عید فطر پاداش افطارهای خالصانه و بجاست

عید فطر قبولی انفاقهای به قصد قربت است

عید فطر پایان نامه دوره ایثار و گذشت است

پیشاپیش عید بر همه مبارک


ادامه مطلب

 

 

فقط محض خنده و سرگرمی شما دوستان می باشد و قصد توهین به هیچ یک از دختر خانم ها یا آقا پسر ها را نداریم.

 

 

زن به شوهرش میگه : تو هندوستان یک زن رو به قیمت یک گوسفند فروختند.. به نظر تو این بی انصافی نیست؟؟؟ شوهره میگه : نه اگه زن خوبی باشه می ارزه...

 

☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻

 

دغدغه های پسر جوان :
کار ندارم ، پول ندارم ، سربازی نرفتم ، ماشین و خونه ندارم ، و ...
دغدغه های دختر جوان :
لاک ناخونم پاک شده ، مهری سرویس طلا خریده ، دختر خاله ام ماشین داره ، مامان غذای خوب نمی پزه ، عروسکمو هنوز نخوابوندم!

 

☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻

 

زن از شوهرش می پرسه: عزیزم ، تو منو دوست داری؟
مرد میگه : خوب معلومه عزیزم ، اگه دوست نداشتم چطور می تونستم هر شب بیام خونه پیشت وقت و عمرم رو تلف کنم!!!

 

☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻

 

زنها دو وقت گریه می کنن: وقتی فریب می خورن ، وقتی می خوان فریب بدن.

 

☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻

 

 


ادامه مطلب

 

آدمی بودم تنها نه از لحاظ عاطفی. من بیشتر وقتم و با خودم

سر می کردم یعنی بیشتر موقع ها تو خودم بودم کاری به کسی

نداشتم چه تو خونه چه بیرون از خونه. بیشتر وقتم و تو خونه

می گذروندم مگه کاری داشتم یا می رفتم سرکلاس تا از خونه

می رفتم بیرون نه اینکه بگم یه آدم گوش گیر بودم نه! وقتی

می رفتم بیرون آدما رو میدیدم ،که هر کس سرش تو کار خودش

بود یا برعکس از سر یه چیز کوچیک دعواشون می شد من اینا رو

 میدیدم ترجیح می دادم که تنها باشم تا اینکه بخوام با کسی دوست

باشم، نمیخوام بگم که دوست داشتن بده یا با کسی دوستی نکنیم

نه. به همین منوال گذشت و گذشت تا اینکه واسه ی دانشگاه قبول

 شدم کارای دانشگاهو انجام دادم و شروع کردم می رقتم سر کلاس. 


ادامه مطلب

+نوشته شده در یک شنبه 13 مرداد 1392برچسب:تنهایی و عشق,عشق,عاشقانه,داستان,خودکشی,چگونگی عشق,داستان عشق,عشق داستان,ساعت17:30توسط محسن فضل الهی | |

داستان زیبا از عشق؟ کاش خجالتی نبودم...........................؟

وقتی سر کلاس درس نشسته بودم تمام حواسم متوجه دختری بود که

 کنار دستم نشسته بود و اون منو "داداشی" صدا می کرد .

به موهای مواج و زیبای اون خیره شده بودم و آرزو می کردم

 که عشقش متعلق به من باشه . اما اون توجهی به این مساله نمیکرد .

آخر کلاس پیش من اومد و جزوه جلسه پیش رو خواست

. من جزومو بهش دادم .بهم گفت:"متشکرم".

میخوام بهش بگم ، میخوام که بدونه ، من نمی خوام

 

 

 


ادامه مطلب

هرگز

 

دستی را نگیر وقتی قصد شکستن قلبش رو داری

هرگز

نگو واسه همیشه وقتی میدونی جدا میشی

هرگز

درباره احساسات سخن نگو اگر واقعا وجود نداره


ادامه مطلب